برات کربلا

? دلم مرا سوق می‌دهد به سوی استخوان‌های شهید گمنامی که نمی‌دانم آب، خاک، باد و خورشید چطور دلشان آمد تا تنش را نوازش کنند، نسیم عطرو بویت هوای دلم را طوفانی کرد مرا تا تربت سیدالشهدا برد ولی پاهایم مرا پس زد، اذن ورود به صحن سرای ساقی کربلا را نداد. باز با نفسی…

طرحی مطرح

? در طرحی مطرح و مصرح، قیاس و بالقیاس، ذات واجب الوجود خدایی مرا به اندیشه فرو می‌برد و قلم در دست می گیرم به نام الله جانم را در مسیر شناخت انسانی نحیف در درگاه ربوبیت با خالقیت و احترام به اخلاقیات طرح ولایت را با وجودی مثالی برگرفته از الله بر روی قلبم…